نکته این است که تو هرگز به جایی نمیرسی که در آن همه مشکلات زندگیات حل شده باشند و همه چیز مرتب باشد.
هیچگونه «صحنه نهایی» وجود ندارد. فقط یک نمایش در حال پخشِ حل نشده وجود دارد.
تو یاد میگیری که آشفتگیهای زندگیات، طبیعت همیشه در حالِ تغییرش و غیر قابل پیشبینی بودنش را دوست بداری.
و تو همچون سکوتی در میان طوفان میایستی. در آن فضای گستردهای که در آن اندوه و شادی، وجد و درد، کسالت و خوشبختی، همچون امواج اقیانوس برمیخیزند و فرو می نشینند.
زمانی که تو خودت را به عنوان فضایی برای تمام اینها بشناسی، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت.
. . ....
برچسب : نویسنده : khoda1onlin بازدید : 83